روزها آمدندو رفتند و سالها گذشت
اینک این منم،
همان دخترک احساسی ... آرام و عاشق و صبور
همان بانوی دی
که آسمان دلش پر از ابرهای مهربانی ست
و از سقف آسمانش ترانه ی احساس می بارد
همان بانو که خورشید دی ماهی اش
به کرشمه نور می پاشد
و سوز زمستانی اش حس زمین را دگرگون می کند
من زاده ی زمستانم ، همزاد فروغ و فردوسی
که فروغش ،
قافیه قافیه احساس را سرمشق شعرها کرد
و فردوسی اش ،
حماسه سرای شعرهای تاریخ شد
همزاد "مسیح" ،
که ردای سپید آسمانی اش
حریر تنم را آغشته به پاکی ها کرد
من زاده ی دی ام
اجین شده با برف و سرما
که قرار بسته ام زین پس
زیر آن سپیدار بلند
روی آن تپه ی سردو خاموش
جور دیگری زندگی کنم
با احساس اما پر غرور
آرام اما سرد
محکم اما پر امید
هان ای برف ؟
تو ببار ، نرم نرمک ، رقص کنان
تو ببار ، تو برقص ، تو بکوب ...
تو ببار ، که بارش آرامش احساس سپید زمستانی تو
بهترین هدیه ی زیبای این تاریخ است
تولدمون مبارکمون
33507 بازدید
51 بازدید امروز
368 بازدید دیروز
1411 بازدید یک هفته گذشته
Powered by Gegli Social Network (Gohardasht.com)
Copyright ©2003-2024 Gegli Social Network (Gohardasht) - All Rights Reserved
Developed by Dr. Mohammad Hajarian